فدای دستان رنجور و زحمتکشت...فدایت شوند دستانی که راحت بدست آوردند
از هر کرانه تیر دعا کرده ام رها
باشد کز آن میانه یکی کارگر شود
حافظ
برای هفت سال جوانی ات را که افراد خودکامه مصاحبه گرت در آزمونی که سرنوشتت تغییر میکرد و برای آن آزمون دکترا تلاش کرده بودی و خوانده بودی و نخوانده ها را با پارتیش جایت نشاندند در هفت سال پیش رقم زدند برای آن هفت سال و هرسال در شب قدر برایت خواهر عزیزم و از آرزوهایت برای خدا مینویسم.نمیدانم چطوری از آن آتش جهنم با اینمه نفرین و حق خوریت که کردند وجدان آسوده ایی خواهند داشت.هفت سال تو سوختی هرسال سوختنشان در عذاب الهی خواستم و خدا را شکر سوختند.استادی که اعتیاد فرزندش را دید...استادی که پسرش آدمکش شد و با ماشین مردم را زیر گرفته بود.استادی خودش در دام اعتیاد است.خدایا دل خانواده ایی که همیشه دلش با توست در رنجی هست که دیگران مسبب اش است باز به خودت سپردمشان.
مولا جان دیری است برایت در روزهای قدر مینویسم.از بچگی با حقوق بخور نمیر خرما میخریدیم و نذرمان را به خانه خدا در مسجد در شبهایی که عاشقانت اشک میریزند ادا میکردیم.مکتب ات و روح عدالتت مکتب همه شیعیان است.مولا جان سالهایی که نوشتم از غم دل برایت نوشتم.از خواهرم برایت نوشتم که دو سال حق اش در مصاحبه آزمون تخصصی خورده شد که اگر آن سالها حق اش پایمال نشده بود سرنوشت اش جز این می بود.مولا جان علی جانم،طوبی برایت مینویسد.درختی از جنس درخت بهشتی،اما در زمین رسته است.مولا تو که انتظار صبر آسمانی از من نداری؟!من یک زمینی ام!اگر بگویم کم آوردم،اگر بگویم شانه محکمی برای تکیه اینهمه نرسیدنها میخواهم بر من خرده که نمیگیری؟اگر حق خواهرم را آن چند نفر از خدا بیخبر آن موقع نمیخوردند الان خواهرم به علاقه اش علم رسیده بود و حتما برای جامعه اش داشت خدمت میکرد،حتما تا الان خاله هم شده بودم مگه نه؟؟؟؟مگر خواهر من از این دخترهای زشت ان مردمی که دختر و فامیل خودش را سرکار تپاندند چی کم داشت؟خواهرم فرشته با صورت و سیرت فرشته ایی هست که معدنی از علم برای خدمت به جامعه انسانی است.
خدایا کدام پدر مادری را سراغ داری به ثمر ننشستن دست پرورده اش را ببیند و کمرش نشکند؟پدر من الان با این سن اش و بالطبع امراض خاص سن اش باید متحمل اینهمه بار فشار مالی و روحی و روانی باشد؟تا کی باید پدر کوله بار علم ما را بر دوش بکشد که فرزندش را بجایی برساند تازه در خود من بعد اینهمه فشار و تقبل زحمت جاده و فرسنگها توهین یک عده خدا بیخبر را هم شنیدم.واقعا خدایا چرا؟اگر پدر و مادر من در فشار است در این شبهای قدر دعایم اینست پدر مادر همه آنهایی که از طریق آسایش لحظه ایی یک اپسیلون از فشارهای خانواده مرا نکشیدند مضاعف آنهمه فشار و. مصیبت بکشند با آتش جهنمت ات
پدر مادرم دست بوس رنج هایتان هستم و میدانم تا الان قسمت تان از رفاه این دنیا فقط سختی بوده است اما میدانم خدا هست.بابا مامان کاش جایی میرسیدیم تا خستگی هایتان با دیدن خوشبختی و عاقبت بخیری ما از بین میرفت.بابا مامان ما خوشبخت می شویم تو را خدا اینهمه این غم و غصه را درخود راه ندهید.شما به ظاهر نمیاورید اما این غم لعنتی کمرتان را میشکند
خدایا یک خواهش.دلم از آن معجزه هایت میخواهد.به خداوندیت قسم، اینهمه سختی برای دلی که شادی ندیده است زیاد است.پدر مادرم خدایا خسته اند.دلم معجزه ات را در این دو هفته میخواد.معجزه ایی که مثل رویاهایم باشد.خواهرم تخصص در ایران بخواند.شغل بهش بدهند.منم همینطور.اول خدا جانم به خواهرم بدهی او خیلی وقت هست توی صف ات ایستاده است.میدانم هربار دادی اما جرزن هایت حق این مظلوم را خوردند.دوباره به خواهرم میدهی؟؟ اینبار به مولایت بسپار با شمشیر عدالت اش گردن هرکی را خورد بزند.خدایا به خواهرم همه آنچه ازش گرفتند توی عرض این دو هفته میدهی؟؟؟تو خدا هستی تو قادر به همه کار هستی حتی 14 روز.تو توی عرض شش روز کل زمین را خلق کردی 14 روز که دیگر برایت کاری ندارد.آره خدا؟؟؟
با تو این ثانیه ها
خدایا
خدایا یک معجزه محتاجم
هفت سال گذر از جوانی ات
آدمها چه راحت با جابجایی یک نقطه از خدا،جدا میشن
داره 5 سال میشه.مگه نه؟
چون گُل زی نه چون گِل
.....
پنجشنبه ایی دیگر
.....
خدایا در این شب های قدرخواهشی از درگاهت دارم ....
شب قدر
....
امروز را نیز به خاطر مرگ آرزوهایت به روز میکنم
[همه عناوین(20)]
بازدید دیروز: 0
کل بازدید :18053